در سجده آنچه خواست علی مستجاب شدمحراب پر ز خون دل بوتراب شد سیمرغ عشق، از قفس آزاد گشت بازآری قسم به کعبه، علی(ع) کامیاب شد لرزان اساس خلقت و سرگشته کائناتجانها ز داغ او، همه در التهاب شد پیچید در فضای جهان بانگ «قد قُتِل»روح الامین به سوی زمین با شتاب شد بر سر […]
گل بریزید فرشته ها، پای قدوم مجتبی شادی کنید آمده شب شادی زهرا ومرتضی درشب عیدمجتبی،جشن وطرب شده بپا شادی کنید آمده شب شادی زهرا ومرتضی از آسمون تابه زمین، فرشته ها گرفته صف به زیرلب زمزمه سرود شادی وشعف خنده به لب، همه به صف، شاخه گل میان کفجن وملک حور […]
خوش خوش خرامان میروی، ای شاه خوبان تا کجا شمعی و پنهان میروی پروانه جویان تا کجا؟ زانصاف خو واکردهای، ظلم آشکارا کردهای خونریز دلها کردهای، خون کرده پنهان تا کجا؟ غبغب چو طوق آویخته فرمان ز مشک انگیخته صد شحنه را خون ریخته با طوق و فرمان تا کجا؟ بر دل چو آتش میروی […]
سلام اي بي وفا،اي بي ترحمسلام اي خنجرحرفاي مردم سلام اي آشنابا رنگ خونمسلام اي دشمن زيباي جونم بازم نامه ميدم با سطر قرمزآخه اين بارشده من با تو هرگز نمي خوام حالتو حتي بدونمتعجب مي كني آره همونم هموني كه زموني قلبشو باختهمون كه از تو يك بت، يك خدا […]
واقف نگشته بودم از بیوفایی تو تا روز رفتن جان یعنی جدایی تو دستی ز سینه ی من سوی فلک نبردی ای ناله سوخت جانم از نارسایی تو در وادی محبت گمگشتگان شوقیم ای کوکب هدایت کو روشنایی تو ای دل که در ره عشق حیران کار خویشی مشکل رسم به جایی از رهنمایی تو […]
مرا به خلوت و ذکر شبانه راهی نیستچرا که سهمیه ام غیر روسیاهی نیست همیشه غیر تو را کرده ام طلب از توببخش! نیت و مقصود من الهی نیست مرا به سوی خودش می کشد چنان نفسمکه یک دو گام دگر تا خود تباهی نیست فقط تو مشتری دست خالی ام هستیاگرچه […]
کیست کاندر دو جهان عاشق دیدار تو نیست کو کسی کو به دل و دیده خریدار تو نیست دور کن پرده ز رخسار و رقیب از پهلو که مرا طاقت نادیدن دیدار تو نیست در تو حیرانم و آنکس که ندانست تو را وندر آن کس که بدانست و طلب کار تو نیست در طلب […]
کلماتی که به من خیره شدندرخت های روی بندظرف های منتظر تا شستشوبوسه بر هم می زنند *** کفش های جفت شده بیرون درامتداد یک صدای آشناسر به روی شانه هم می زنند *** میوه های فصل پاییز و بهارسیب ها و دانه های یک انارسفره های بی ریا از رنگ […]
شکست عهد من و گفت: هرچه بود گذشت بگریه گفتمش: آری، ولی چه زود گذشت بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت شبی بعمر گرم خوش گذشت آنشب بود که در کنار تو با نغمه و سرود گذشت چه خاطرات خوشی در دلم […]
ای متاع درد در بازار جان انداخته گوهر هر سود در جیب زیان انداخته نور حیرت در شب اوصاف تو بس همایون مرغ عقل از آشیان انداخته از کمان تا جسته در چشم تحیر کرده جا معرفت کو تیر حکمی بر نشان انداخته ای به طبع باغ کون از بهر برهان حدوث طرح رنگ آمیزی […]
رفتار من عادی استاما نمی دانم چرااین روزهااز دوستان و آشنایانهرکس مرا میبیند از دور میگوید:این روزها انگارحال و هوای دیگری داری! امامن مثل هر روزم با آن نشانیهای ساده و با همان امضا،همان نام و با همان رفتار معمولیمثل همیشه ساکت و آرام این روزها تنهاحس می کنم گاهی کمی گنگمگاهی کمی گیجمحس میکنم از […]
این یاس زیبای دامن نرگس ، یا طاووس اهل بهشتهکه شـد نگیـن یـا بقـیه الله ، زیـنت پـرای فرشته خیمه سبزشه باغ گل یاسوقت نماز خیلی شبیه زهراس قد و بالاش قیامته به قرآنشـجاع و پهلوونه مثل عباس با نگاه ملیحش ، آخـر دلبـریههمه دار و ندار ، امام عسکریه امشب […]
ای اهل سماوات بریزید ستارهمیلاد محمّد شده تکرار دوبارهامشب همه والشمس بخوانیداز پارۀ دل گل بفشانید یوسف زهرا علی اکبرخوش آمدی علیاکبر **** این آینۀ ختم رسل هست حسین استانگار محمّد به سرِ دست حسین استاین لاله و ریحان حسین استوالله قسم جان حسین استیوسف زهرا علی اکبرخوش آمدی علیاکبر **** این در دل […]