گلایه مجدد روزنامه روزنما از نحوه تعامل ارشاد فارس با رسانه ها/ بماند به یادگار؛ آقای قانعی، از ما گفتن بود…

روزنامه روزنما بار دیگر با انتشار یادداشتی از نحوه تعامل و همراهی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس گلایه و تاکید نمود: ظاهرا در استان فارس، به دلیل نبود نگاه مدیریت متخصص و کارآمد در حوزه فرهنگ و ارشاد، رسانه ها نه حامی مورد وثوقی می‌بینند و نه متولی که بتواند از حق و حقوق آنها دفاع کند.

به گزارش سلام دنا، در سرمقاله این روزنامه آمده است:

رسانه، قلب آگاهی و دانایی هرجامعه است که باید در هرحالی برای ادامه حیات و رسالت تاثیرگذار خبری، فرهنگی و اجتماعی‌اش، مورد حمایت همه دستگاه ها و بویژه متولی آن، یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و زیر مجموعه اش در استان‌ها قرار گیرد.
اما ظاهرا در استان فارس، به دلیل نبود نگاه مدیریت متخصص و کارآمد در حوزه فرهنگ و ارشاد، رسانه ها نه حامی مورد وثوقی می‌بینند و نه متولی که بتواند از حق و حقوق آنها دفاع کند.
به جرات می‌توان گفت که یکی از ارگان‌هایی که شایسته سالاری در آن باید در عمل و نه در شعار در انتخاب مدیرانش مورد توجه ویژه باشد، همین حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
حوزه رسانه و مطبوعات به عنوان یکی از ارکان جامعه مردم سالار دینی، از جایگاه برجسته‌ای در نزد مردم و دولت برخوردار است، بنابراین برای ادای رسالت این وزارت خانه، مدیران آن باید از جنس فرهنگ و هنر و رسانه انتخاب شوند.
باور داریم که انتخاب مدیران براساس روابط سیاسی و غیر سیاسی در این بخش جایگاهی ندارد، که چنین تصمیماتی در هر دوره ای که رخ داده است جز ضرر و زیان، واپس گرایی و رکود از یک سو و نارضایتی اهالی فرهنگ و رسانه و هنر از سوی دیگر، سودی نداشته است.

فارس که مهد فرهنگ و هنر و تمدن است در این بخش به کدام سو رفت؟ آیا در سرزمینی که شاعرانش جهانی‌اند و هنرمنداش در تئاتر و سینما شهره آفاق و نویسندگانش قلم زرین دارند، باید متولی این حوزه از جنس این چنین سرمایه‌های ناب و نام آورانی ازین دست باشد یا خیر؟! یا لااقل مدیری باشد از بدنه همین وزارتخانه که راه را از چاه تشخیص بدهد، نه چاه را عمیقتر و راه را ناهموارترکند.
مدیریت فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، بجای همراهی و حمایت همه جانبه از مطبوعات و رسانه‌های مکتوب که با سختی های بسیاری در هزینه و تامین نیرو، فعالیت رسانه ای دارند، ظاهرا راه مصلحت اندیشی و منفعت سایر سازمان ها و ادارات را در برخی امور در پیش گرفته است و حس حمایت و همراهی را از طرف متولی قانونی، به حمایت از دیگر ارگان ها تقلیل و تغییر داده است.

رعایت قوانین مطبوعاتی و حمایتی توسط مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در برخورد با اداراتی که گاهاً حق و حقوق مطبوعات و خبرنگاران را مورد توجه قرار نمی دهند و در روند انتشار آن، ایجاد خلل می کنند، کمترین توقع اهالی رسانه است که تجربه ما در این مدت می گوید این موضوع هم جایگاهی در نظر مدیریت ارشاد فارس نداشته است.
جای سئوال است که چرا عمل به قانون آن هم در حمایت از مطبوعات و رسانه ها که لازمه هر مدیریتی است، در فرهنگ و ارشاد فارس به مصلحت اندیشی و تسهیل گری برای دیگران تبدیل شد نه مطبوعات؟!
نبود عملکردی شاخص در حوزه فرهنگ و ارشاد پس از گذشت سه سال که بتوان آن را نمادی از عملکرد درخشان که نه، ولی لااقل مثبت در حوزه فرهنگ فارس ارزیابی کرد ما را متوجه این موضوع می کند که نبود متولی متخصص در این حوزه می تواند چنین سرنوشتی را برای یکی از حساس ترین مراکز مدیریت فرهنگی کشور رقم بزند.
این چنین رفتاری باعث شده است که اهالی فرهنگ و رسانه آینده ای روشن را برای این حوزه در استان فارس متصور نباشند.
در کنار همه ی مسائل، تقویت و بازسازی جریان فرهنگی و رسانه‌ای فارس نیاز به روحی تازه و دمی مسیحایی دارد که از جنس فرهنگ و رسانه باشد.
امید است دولت آینده، در گام اول تغییر مدیران نامتخصص، تغییر مدیریتی در فارس را از حوزه فرهنگ و هنر آن آغاز نموده و مدیری از جنس فرهنگ که زیر و بم آن را کاملا بشناسد برای صندلی مدیریتش منصوب نماید.
نیروهای توانمندی که سال ها در فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، موی سپید کرده و پله پله راه ترقی پیموده اند، کم نیستند تا کشتی فرهنگ فارس را در امواج بی تجربگی مدیریتی و طوفان بی تخصصی به سرمنزل آرامش، ارشاد کنند.