چرخش داعش از فلوجه و موصل به سمت اروپا
موضوع مهم دیگر کلید خوردن عملیات آزادسازی موصل است که به زعم برخی کارشناسان میتواند دستاوردی بزرگ برای دولت عراق باشد اگر بتواند ضمن حفظ فلوجه به سمت آزادسازی استان نینواحرکت کند. این حرکت و پیشرویها تبعات سنگینی بر ساختار تشکیلاتی داعش و همچنین تضعیف روانی آنها داشته است.
اهمیت آزادسازی و حفظ مناطق آزادشده برای دولت عراق بسیار حائز اهمیت است، چرا که درپی آغاز عملیات فلوجه تبلیغات گستردهای از سوی کشورهای عربی صورت گرفت تا این عملیات را به تقابل وانتقام گیری شیعه و سنی تبدیل کنند. اما این مسائل با اسکان مردم فلوجه و نجات آنها از سوی داعش مهر باطلی براین ادعاها زد، و مردم پذیرای نیروهای نظامی بودند.
موضوع مهم دیگر کلید خوردن عملیات آزادسازی موصل است که به زعم برخی کارشناسان میتواند دستاوردی بزرگ برای دولت عراق باشد اگر بتواند ضمن حفظ فلوجه به سمت آزادسازی استان نینواحرکت کند. این حرکت و پیشرویها تبعات سنگینی بر ساختار تشکیلاتی داعش و همچنین تضعیف روانی آنها داشته است.
لذا برای جبران مافات و تقویت بنیه خود احتمالاً شاهد حرکات سنگین و کور از سوی تروریستها خواهیم بود. این احتمال وجود دارد به سبب بنیه مالی و نظامی مناسب داعش در موصل این گروهک بتواند ضربات سختی بر ارتش و نیروهای مردمی وارد کند.
از سوی دیگر احتمال قوی تری وجود دارد که داعش زیر بار فشارها در فلوجه و موصل، اقدام به فرافکنیها و خالی کردن فشار روانی موجود در نقاط دیگر همچون اروپا و آمریکا نماید. مسئله مهمی که نگرانی پایتختهای غربی را افزایش داده اینکه داعش با وجود ضعیف شدن و تقلا برای حفظ متصرفات، در حال تغییر دادن تمرکز ژئوپلیتکی خود نیز هست. به عبارتی داعش برای جبران شکستهایش، درحال تغییر منطقه درگیری به سمت غرب می باشد.
جایی که تا قبل از بحران های بزرگ جنگی و بی ثباتی خاورمیانه شاید تنها دغدغه اتحادیه اروپا حفظ نظام مالی و رشد و توسعه بود. کشتار و تیراندازی در اورلاندو امریکا نیززنگ خطری جدی برای غرب بود که خطر و تهدید داعش هرلحظه آنها را تهدید میکند.
تصور این که نام یک سازمان تروریستی مانند داعش این قدر بتواند تأثیرگذار باشد و ثبات جامعه، نظام سیاسی، انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری دولت های اروپایی را تهدید کند یا تحت تأثیر منفی خود قرار دهد، اگرچه تا یکی دو سال قبل کم رنگ به نظر می رسید، اما در حال حاضر پررنگ شده و تهدید جدی محسوب می شود.
این گرایش به غرب از این بابت است که داعش تنها نام خود و نیروهای خود را برای تهدید اروپا برگ برنده نمی بیند، بلکه راست گرایان وجنبشهای افراطی نیز خواسته و ناخواسته به کمک نیروی خارجی داعش می آیند. همچنین بحران پناهجویان و سرازیر شدن آوارگان جنگی به اروپا یکی دیگراز شانس ها و موقعیت های بزرگی بود که به ویژه احزاب افراطی این کشورها برای تقویت و احیای خود به دست آوردند.
البته این گرایش به سمت غرب از سوی داعش میتواند موجب تنگ تر شدن عرصه برآنها گردد. چراکه با ایجاد بحران امنیتی در اروپا، کشورهای غربی عزم جدی تری برای مبارزه با این گروه تروریستی خواهند داشت. اما مسلماً این تحقق این نگرش بی هزینه برای غربیها نخواهند ماند.
باتمام این اوصاف این فشار به داعش از سوی کشورهایی همچون ایران، روسیه، عراق، سوریه و اقدامات ابهام برانگیز آمریکا، زمانی ثمربخش خواهد بود که شریانهای حیاتی داعش از سوی لابیهای منطقهای قطع شود و همسایگانی همچون ترکیه و عربستان مانع از تقویت نظامی و اطلاعاتی آنها گردند. درغیراین صورت باید شاهد گسترش نا امنی خاورمیانه به سایر نقاط جهان، به خصوص اروپا باشیم.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید