۸۶روز مقاومت جانانه دهدشتی ها/ جنگ نادرشاه و فتح دهدشت
نیروهای سواره و پیاده نادر، با استفاده از جاده نقاره خانه، دم چنار، تنگ زنگ باد، گردنه سادات و گذرگاه تنگ نالی خود را به منطقه شاه حمزه سرفاریاب در ۱۰ کیلومتری دهدشت رساند.
بخش اول این گزارش تاریخی را اینجا بخوانید
به گزارش سلام دنا؛ شجاعت ، چالاکی و بی باکی جنگجویان لر در جنگ مقدماتی تنگ تکاب، نادر را متوجه این نکته مهم ساخت که با مردمی جان سخت و دلاور روبروست؛ لذا با گذاشتن یک نیروی قوی به فرماندهی عبدالباقی خان زنگنه در جلوی تنگ تکاب، خود به سوی دوگنبدان(گچساران) شتافت و از راه دیل در روز سوم تیرماه ۱۱۱۲ خورشیدی اقدام به تلاش برای عبور به سمت دهدشت نمود و با توپ های سنگین دژکوب قلعه سه طبقه و بسیار مهم دیل، که چون پیلی دمان بر سر راه ورود به دهدشت قرار داشت را هدف آتش و خمپاره قرار داد و پس از دو شبانه روزی آتشباری سنگین، تک سواره های نظامی خود را به سمت قلعه دیل گسیل داشت، ولی طوایف و عشایر چرامی، ممبینی، مکوندی، بابکانی، کای گیوی و کوهمره ای با تکیه بر کوه خامی و قلعه دیل و همچنین بستن گذرگاه های باریک پشت آن و کمک های لجستیکی سایر طوائف سپوئی، جلوی پیشروی نادر به سمت دهدشت را گرفتند و با پاتک های پدافندی نیروهای حمله ور را با تلفات سنگین وادار به عقب نشینی به سمت دوگبندان و روستای جعفرآباد کنونی نمودند.
شش روز بعد، در نهم تیرماه ۱۱۱۲، طوائف مختلف ایل شاهسون با اجازه نادر، اقدام به هجوم به قلعه دیل نمودند ولی مکوندی ها و ایلات متحدشان با کشتن زینل خان شاهسون و تحمیل تلفات سنگین، آنها را وادار به فرار به سوی روستای جعفرآباد( امام زاده جعفر) نمودند و تا نزدیکی دوگندبان کنونی تعقیبشان کرده و پسران زینل خان شاهسون و عده زیادی از مهاجمین را اسیر و در قلعه فیلگاه در نزدیکی دهدشت به زندان افکندند.
نبردهای شجاعانه دیل، باعث شد که بعضی از ایلاتی که مردد بودند و یا شاید از نادر می ترسیدند و یا بی طرفی پیشه کرده بودند، به اتحاد ایلی پیوستند.
حرکت محمدخان بلوچ به سمت باشت و تعقیب وی توسط نادرشاه
با حرکت محمدخان بلوچ از سمت باشت به ممسنی، جرقه امیدی برای نادرشاه ایجاد شد! وی خانجان خان ترکمانلو را با پادگانی قوی در جعفرآباد گذاشت و خود به تعقیب محمدخان بلوچ به سمت باشت رفت.
در سه راه بابامیدان کنونی و منطقه مصیری، روز ۱۵ تیرماه ۱۱۱۲، خورشیدی با حمله سواره نظام نادری در زمانی کمتر از نصف روز، نیروهای محمدخان را منهدم و ادوات جنگی و حتی ذخایر غذایی آنها را بدست آوردند.
محمدخان بلوچ از این حمه جان سالم به در برد و به سمت ممسنی و کازرون و گرمسیرات فارس متواری شد.
ناردشاه پس از این حمله موفق، نیروهای خود را به دوشاخه تقسیم کرد؛ شاخه کوچک تر را به فرماندهی حسین خان بیات، مامور تعقیب محمدخان بلوچ کرد و شاخه بزرگ تر را به فرماندهی خود با یک گردش به چپ سریع از راه گرده سرگچینه – مارگون- لوا در روز ۱۸ تیرماه ۱۱۱۲ خورشیدی خود را به نواحی دهدشت رساند.
ایلات متحد، توجه چندانی به بخش خاوری جبهه جنگ نکرده بودند و نادرشاه نیز نهایت استفاده را از این ضعف تاکتیکی برد و با سرعت کم نظیری دهدشت را از سه طرف محاصره و زمینه را برای تحرکات سرنوشت ساز و تعیین ننده در دهدشت مهیا کرد.
ورود ارتش نادرشاه به ضرغام آباد/ پایان آخرین مقاومت ها
نیروهای سواره و پیاده نادر، با استفاده از جاده نقاره خانه، دم چنار، تنگ زنگ باد، گردنه سادات و گذرگاه تنگ نالی خود را به منطقه شاه حمزه سرفاریاب در ۱۰ کیلومتری دهدشت رسانده و در ۸ مرداد همان سال با تک ناگهانی و در هم شکستن مقاومت اندک مدافعین تنگ پیره زال و نابود کردن قوای متحدین خود را به دشت پلی و منطقه تمبی( ضرغام آباد کنونی) در ۴ کیلومتری شما دهدشت رساندند و این شهر را در یک فضای باز و بدون مقاومت مستحکم و متمرکز پدافندی مورد حمله سواره نظام قرار دادند.
پس ار درهم کوبیدن دفاع کم پشت و غیرمتمرکز مردم دهدشت، شهر به تصرف نادر در آمد و ایلات متحده چون خود و خانواده هایشان از پشت سر مورد تهاجم قرار گرفتند چاره ای جز تسلیم نداشته و ناچار اسلحه بر زمین گذاشتند و با این تسلیم راه های استراتژیک تنگ دیل و آرو به روی پادگان های مستقر در منطقه باز و با ورود نیروهای تازه نفس از این دو گذرگاه، نیروهای نادری به سرعت تقویت و مواضع خود در دهدشت را مستحکم کردند.
با ورود ستون های جدید نظامی به دهدشت، آخرین مقاومت ها در این شهر شکسته شد و سران شورش مانند میرعلی اسماعیلی، کاید اسفندیار مکوندی، ملامحمدزمان مکوندی، کاید بهمن مکوندی، میرزا شفیع ممبینی، ملارحیم ممبینی، ملاعلی بنده ممبینی، ملابیژه بابکانی، ملابیژن بابکانی و قنبر علی کای گیوی دستگیر شدند.
بدین ترتیب عملیات نظامی دهدشت در روز ۲۲ مرداد و پس از۸۶ روز مقاومت مردم دهدشت، با پیروزی نادرشاه خاتمه یافت.
همچنین در روز ۲۲ مرداد ماه نیز محمدخان بلوچ در شهر داراب دستگیر و به زندان شیراز انتقال یافت و در زندان در روز ۱۲ شهریور ۱۱۱۲ از ترس نادر و یا به دستور وی خود را حلق آویز کرد.
نادر ابتدا تصمیم به غارت و قتل عام دهدشتی ها گرفت، ولی با پا درمیانی محمدخان چاپشلو و میرزامهدی استرآبادی که همیشه تعلق خاطر ویژه ای به ایلات لر داشتند به نادر عرض کردند که از آنجا که بارها عطوفت و بخشش نادر دوران نسبت به عفو بزرگ ترین دشمنان به ثبوت جمیع عالمیان رسیده، لذا از نظر ترحم به حال ضعفا و فریب خوردگان تقاضا و انتظار هست تا ایلات جانکی و وابستگان آنها را مورد بخشش قرار داده و کمافی السابق در سایه پر مهر و عطوفت نادر جهانگشای صاحب قرآن قرار دهید. یقین است در آتیه از اخلاص کیشان درگاه جهان آرا خواهند بود.
ادامه دارد….
منبع: جغرافیای طبیعی و تاریخی استان کهگیلویه و بویراحمد/ نورمحمد مجیدی کرائی
سلام ادامه مطالب رو میشه کجا دید