وقتی تفاهم کمیاب می شود
هر یک از همسران چه زن و چه مرد، مزایا و معایبی دارند. اگر انسان بخواهد فقط کمبودها را ببیند همیشه ناراضی است اما اگر کمبودها را به حساب ذخیره آخرت بگذارد، همیشه راضی و خوشحال است. هر انسانی دنیایی بزرگ را در خود نهفته است و این که دو نفر همانند هم باشند، شدنی […]
هر یک از همسران چه زن و چه مرد، مزایا و معایبی دارند. اگر انسان بخواهد فقط کمبودها را ببیند همیشه ناراضی است اما اگر کمبودها را به حساب ذخیره آخرت بگذارد، همیشه راضی و خوشحال است.
هر انسانی دنیایی بزرگ را در خود نهفته است و این که دو نفر همانند هم باشند، شدنی نیست. در دنیای امروز، از کلمه ی تفاهم بسیار یاد می شود، بعضی از دختر و پسرها برای ازدواج به تفاهم نمی رسند و بعضی دیگر به تفاهم رسیده و ازدواج می کنند، بعضی ها پس از چند سال ازدواج ، می گویند ما الان به عدم تفاهم رسیده ایم ، و می خواهیم از هم جدا شویم. حال سوال این است تفاهم در ازدواج چیست و چگونه حاصل می شود؟
شاید بتوان از تفاهم به «وجه مشترک» تعبیر کرد. گاهی دونفر در حدود هشتاد درصد فهم و تفکری یکسان دارند و در حدود بیست درصد هم اختلاف نظر وجود دارد.
نمی توان گفت به خاطر این اختلاف اندک، دو نفر با هم نمی توانند زندگی کنند. «تفاهم» مصدر باب تفاعل است و در دستور زبان عربی باب تفاعل بیانگر مفهومی طرفینی می باشد، بنابراین تفاهم به معنای درک متقابل و به فهم مشترک رسیدن است. دو نفر ممکن است در ابتدای امر، دو نوع تفکر صد درصد متفاوت نسبت به یک موضوع داشته باشند اما پس از شنیدن دلایل یکدیگر به تفاهم می رسند.
با این حال باید توجه داشت رسیدن به تفاهم صددرصد نه عملی است و نه رسیدن به آن ضروری، بلکه رسیدن به تفاهمی نسبی کفایت می کند. در زندگی خانوادگی هم چنین است، همسران در خانواده، با بیان نوع رفتارها و با شیوه های عملی، در بیشتر مسائل زندگی به فهم مشترک می رسند و در تفکر و اندیشه به مشترکات زیادی دست می یابند.
تفاهم والدین با فرزندان
بعد از ورود فرزند به کانون خانواده تا سنین بلوغ آموزش ها یک سویه است و در ضمن این آموزش ها اگر پدر و مادر در نوع آن توافق داشته باشند، آرام آرام فرزندان به تفاهم با والدین می رسند و به تدریج مانند آنها می اندیشند بعد از سنین بلوغ که سن بازتاب و گاه تهاجم است کمی استقلال رأی در فرزندان پیدا می شود و ممکن است نوع تفکرات فرزندان با پدر و مادر متفاوت نماید.
در این میان هنر والدین آن است که این دو نوع تفکر را به هم نزدیک کنند و زمینه تفاهم را فراهم آورند. گام اول در این زمینه را باید والدین بردارند و بپذیرند که فرزندان آنها ، با نوعی از ادراکات جدید مواجه شده اند و اصرار بر این که تمام آنچه را که ما می فهمیم درست است و شما هم باید آن را بفهمید. معمولاً به نتیجه مطلوب نمی رسد.
درک موقعیت جدید فرزندان باعث می شود والدین بتوانند با فرزندان خود سازگار شوند. بدین ترتیب بخشی از ادراکات، استدلالات و مبانی فکری و عملی به یکدیگر نزدیک خواهد شد. از آن جا که مسۆولیت فرزندان رعایت حسن خلق و برخورد احترام آمیز والدین است. آنها وظیفه دارند به اعتقادات و دیدگاههای والدین خود احترام بگذارند و در این راستا همسران باید بکوشند برای ایجاد تفاهم میان خود و فرزندانشان راهکارهایی جدی را پیش گیرند.
در مقابل فرزندان هم نباید توقع داشته باشند که پدر و مادر مانند آنها باشند و مانند آنها فکر کنند. در ضمن آموزش ها به فرزندان تفهیم شود که از والدین خود انتظاراتی متعادل داشته باشند. آنها باید بیاموزند که همیشه همه چیز مطابق میل آنها نخواهد بود و اگر چیزی مطابق میل آنها نبود الزاماً حق اعتراض ندارند.
در زندگی خانوادگی توجه به این نکته ضروری است که اگر انتظارات همسران متعادل گردد به طور طبیعی تفاهمی نسبی بین همه اعضای خانواده به وجود می آید.
در صورت نرسیدن به تفاهم، چه باید کرد؟
گاهی دیده می شود که میان زن و شوهر تفاهمی دیده نمی شود، هم مرد ناراضی است و هم زن رضایت ندارد. در این صورت وظیفه طرفین آن است که اولاً از درگیری اجتناب نمایند و ثانیاً برخورد بزرگوارانه را برگزینند؛ زیرا مطرح شدن اختلافات در زندگی آن هم به صورت امری دائمی باعث می شود که کانون زندگی به یک پایگاه جنگ و جدال تبدیل شود، و در نهایت خانواده که باید محل سکون و آرامش باشد به محل فرسایش تبدیل می شود.
باید توجه داشت که مشکلات زندگی در همه جا وجود دارد و در کنار نعمتهای بی پایان الهی، مشکلاتی هم هست. این مشکلات در کلاس درس دنیا از واحدهای درسی به حساب می آید. در زندگی دنیا سه نوع واحد درسی وجود دارد: عبادات، ترک معاصی، صبر بر ناملایمات، هر یک از همسران چه زن و چه مرد، مزایا و معایبی دارند. اگر انسان بخواهد فقط کمبودها را ببیند همیشه ناراضی است اما اگر کمبودها را به حساب ذخیره آخرت بگذارد، همیشه راضی و خوشحال است.
اگر به خاطر عدم تفاهم، دو انسان از هم جدا شوند هر یک از طرفین باید بدانند که وقتی با همسر دیگری ازدواج کنند، اگرچه ممکن است عیبهای فعلی وجود نداشته باشد، اما بی گمان عیب های دیگری وجود دارد؛ زیرا هیچ کسی بی عیب نیست، آنچه مهم است این که در زندگی، قناعت پیشه گردد و همسران به آنچه خدا عطا کرده است راضی و قانع باشند.
با وجود این باید توجه داشت که صرفا رضایت و قناعت، زمینه ساز تفاهم کامل نیست، بلکه بایستی همسران مهارت تفکر منطقی و گفتگوی سازنده را بیاموزند..
اگر تصور شود زندگی همواره همه چیز را به دلخواه ما پیش خواهد آورد، اشتباه خواهد بود. اگر چنین چیزی پیش آمد اتفاقی نیکوست اما اگر پیش نیامد باید راضی بود در صورت عدم تفاهم باید نهایت سعی و تلاش به کار برده شود تا تفاهم لازم ایجاد گردد و در غیر این صورت باید به عدم مفاهمه تن داد. انسان با کنار آمدن مقابل مشکلات و برخورد منطقی با ان آسوده می شود.
حضرت امیرالمومنین که سلام و درود خدا بر او باد می فرمایند:بدان که یک کار از دو حال خارج نیست یا چاره و حیله ای می توان برای آن به کار برد، پس باید چاره اندیشی کرد و اگر چاره ای ندارد باید در مقابل آن صبر پیشه ساخت.
در قسمت دوم راه های ایجاد تفاهم و اثرات تفاهم در زندگی خانوادگی را با عنوان «زندگی مشترکتان را خوشمزه تر کنید» بررسی خواهیم کرد.
منبع:تبیان
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید