هیپنوتیزم و کاربردهای بالینی آن
البته در رابطه با درمان تظاهرات روان تنی نظیر آسم ، تذکر یک نکته ضروری است و آن غیر عاقلانه بودن استفاده از هیپنوتیزم در بیمارانی است که دچار حمله های پی در پی وقفه آسم و همچنین حملات قلبی هستند .
دکتر محمد ذوالعدل، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج است. وی در این یادداشت به هیپنوتیزم و کاربردهای بالینی آن پرداخته است.
به گزارش سلام دنا؛ در این یادداشت آمده است:
هیپنوتیزم یا خوابواره شاخه ای از علم پزشکی و روانشناسی است.امروزه از بسیاری از جنبه های هیپنوتیزم در پزشکی، روانپزشکی و دندانپزشکی استفاده می شود. به طور کلی کاربردهای هیپنوتیزم به دو بخش بالینی و غیر بالینی تقسیم می شود؛ حیطه بالینی هیپنوتیزم یا هیپنوتراپی با قدمتی دیرینه در جهت تشخیص و کمک به درمان به کار گرفته شده است .
از خوابواره برای کنترل چاقی و اختلاف مرتبط با مواد، نظیر سوء مصرف الکل و وابستگی به نیکوتین با درجات مختلف موفقیت استفاده کرده اند. جراحی های کلان را بدون هیچ گونه ماده بی هوش کننده ای وفقط با خوابواره انجام داده اند. خوابواره را در درمان اختلال درد مزمن، آسم، زگیل، خارش، خفگی صدا (آفونی)، و اختلال تبدیلی نیز به کار برده اند. با خوابواره به راحتی می توان بیماران را به آرامش رساند، به طوری که می تواند اضطراب خود را مهار کنند و بر هراس (فوبیا) فایق شوند. برای القای آرامش در حساسیت زدایی نظامدار نیز می توان از خوابواره استفاده کرد. در طب زنان و زايمان هيپنوتراپي كاربردهايي چون درمان آمنوره عملكردي داشته و همچنين در كاهش درد زايمان نيز اين روش تاثير بسيار مفيدي دارد. با وجود تمام موارد فوق الذکر و نتایج تحقیقات گوناگون هیچگاه نباید از هیپنوتراپی انتظار معجزه داشت هر چند گاهی اوقات نیز بدون اغراق معجزه می کند .
کاربردهای گسترده هیپنوتیزم در پزشکی
امروزه کار بردهای هیپنوتیزم در حیطه پزشکی و دندانپزشکی بسیار گسترده است و ردپای آن تقریباً در تمام بخشها مانند روانپزشکی، طب اطفال، ایمنی، پوست، سرطان، اندوکرین، پرستاری، جراحی و… دیده می شود. این روش درکنار دانش پزشکی نوین می تواند به عنوان مکمل در جهت سلامت و بهداشت مورد استفاده قرار می گیرد اما بایستی اذعان نمود که آشنایی و تخصص درمانگر در هیپنوتراپی و استفاده به موقع وی از هیپنوتیزم در درمان امری بسیار لازم وضروری است .
تصورات غلط در موردهیپنوتیزم
تصورات غلطی که در مورد هیپنوتیزم درجامعه وجود دارد، سد مهمی در راه پیشرفت علمی آن درجامعه به وجود آورده است. هنوز هم ترس از خوابواره وجود دارد که عموماً با دلیل اطلاعات نادرست در مورد آن است. از جمله این تصور که هیپنوتیزم نوعی خواب است در حالی که تحقیقات مختلف نورولوژیک نشان می دهد که امواج مغز در هیپنوتیزم باخواب متفاوت است. علاوه بر آن از نظر سایکولوژیک هم خصوصیات فرد هیپنوتیزم شده با فردی که به خواب رفته است، متفاوت است. تصورات غلط دیگر مانند اعتقاد به اینکه در حالت هیپنوتیسم فرد، کنترل رفتار خود را از دست می دهد و تحت تسلط هیپنوتیزور قرار می گیرد، یا افراد کند ذهن هیپنوتیزم می شوند یا این که فرد هیپنوتیزم شده ممکن است بیدار نشود یا آنیکه افراد ساده لوح زودتر هیپنوتیزم می شوند و صدها تصور غلط دیگر درحالی که حقایق علمی نشان می دهد افراد فقط در صورت تمایل می توانند هیپنوتیزم و در حین هیپنوتیزم در صورتی که تلقینات ارائه شده با اعتقادات آنها مخالف باشد به راحتی در مقابل آن ایستادگی می کنند و در هر مرحله از هیپنوتیزم، در صورت تمایل، می توانند از حالت خلسه خارج شوند. همچنین مشخص شده که برعکس تصور حاکم، افراد باهوش هیپنوتیزم پذیری بالایی نسبت به بقیه افراد جامعه دارند. یکی دیگر از باورهای متعارف این است که درحالت هیپنوتیزم فرد از خود بیخود می شود، یعنی بیهوش می شود و آنچه را که در طول جلسه هیپنوتیزم بر فرد می گذرد، از لحظه ورود به حالت خلسه تا آخر، را بعد از به اتمام هیپنوتیزم به یاد نخواهند آورد، در صورتی که سوژه در طول جلسه و اجرای هیپنوتیزم کاملاً هشیار و تحت کنترل و به اختیار خود خواهد بود و تمام وقایعی که در حالت هیپنوتیزم اتفاق می افتد را به یاد می آورد و در واقع فایده هیپنوتیزم کلاً بستگی به تمایل او به مشارکت و همکای و تدام این مراحل دارد. خلاصه آنکه مدارک علمی فراوانی وجود دارد که بسیاری از این تصورات غلط را به صورت علمی رد می کند.
موارد ممنوعیت :
بیمار دچار خوابواره به طرزی غیر معمول به درمانگر وابسته است ودر نتیجه ممکن است دچار انتقالی قوی گردد که مشخصه اش نوعی دلبستگی مثبت است ، این دلبستگی را باید مورد توجه قرارداد و تفسیر کرد . در موارد دیگر که بیمار شکننده است یا در واقعیت سنجی مشکل دارد انتقال منفی ممکن است در بیمار پیدا شود. بیمارانی که در زمینه اعتماد اساسی مشکل دارند ( نظیر بیماران دچار بدگمانی (پارانویا) وبیمارانی که از قرار گرفتن تحت سلطه و نظارت دیگران اکراه دارند ( نظیر بیماران وسواسی – اجباری ) نامزدهای خوبی برای خوابواره درمانی نیستند وجود یک نظام اخلاقی امن برای همه درمانها اهمیت دارد ، ولی در خوابواره درمانی خیلی مهم است ، چون در آن بیماران ( به ویژه کسانی که در خلسه عمیق رفته اند ) در بیشترین حد تلقین پذیری و قابلیت دستکاری قرار دارند این که آیا بیمار در حالت خلسه عملی را که در حالت عادی از آن نفرت دارد ، می تواند انجام دهد یا به تضاد آن با نظام اخلاقی خودپی می برد . محل اختلاف نظر است
خطرات و عوارض احتمالی هیپنوتراپی:
این درست است که هیپنوتیزم یکی از سالمتر ین و بی خطر تر ین ابزار های طب مکمل است، اما نباید با ساده انگاری از خطرات بالقوه ای که در کاربرد نامنتاسب آن وجود دارد، غافل باشیم . در واقع پزشک در کاربرد هیپنوتیزم برای درمان بیماری مانند هر روش دیگری باید از نحوه ی کاربرد، موارد استفاده و موارد منع استفاده آن آگاه باشد .
در استفاده از هیپنوتیزم، هیچ کنتراندیکاسیونی وجود ندارد به جز آنهایی که از پارانویید یا اسکیزو فرنیا رنج می برند . و این به خاطر این نیست که هیپنوتراپی واقعاً خطرناک باشد و به بیماران صدمه برساند ، بلکه به دلیل این است که فرد پارانوئیدی درک درستی از آن ندارد .
البته در مواردی هم نباید از هیپنوتیزم استفاده کرد از جمله :
1) افراد مبتلا به سایکوز که البته معمولاً نمی توان آنها را هیپنوتیزم کرد .
2) اختلالات ارگانیک مغز
3) عقب مانده های ذهنی
4) اختلالات شخصیتی ( البته آنها هم راضی به همکاری نمی شوند )
5) کسانی که مایل نیستند .
6) افرادی که خیلی شدید مایل هستند ( که احتمالاً سوء تعبیر دارند ) در مواردی مانند تروماها و اورژانسها که پروسه های روتین پزشکی ، قابلیت ارزیابی و کارآیی دقیق و سریع را داراست ، دیگر استفاده از روشهای مانند هیپنوتراپی جایگاهی ندارند.
البته در رابطه با درمان تظاهرات روان تنی نظیر آسم ، تذکر یک نکته ضروری است و آن غیر عاقلانه بودن استفاده از هیپنوتیزم در بیمارانی است که دچار حمله های پی در پی وقفه آسم و همچنین حملات قلبی هستند . همچنین مبتلایان به صرع و غش ، افرادغیر مسئول و لاابالی و کسانیکه دارای علائم هیستری هستند ، نباید هیپنوتیزم شوند. به صراحت می توان گفت ، وقتی هیپنوتیزم را یک پزشک آموزش دیده و با تجربه شایسته و دارای شرایط لازم به کار می ببرد ، هیچ خطری برای بیمار ندارد اما یک اخطار بزرگ وحیاتی این است که تنها خطر واقعی هیپنوتراپی ، زمانی است که آن را یک هیپنوتیزور غیر ماهر و بی صلاحیت انجام دهد .
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید